[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
آموزش پرستاری
AWT IMAGE
..
روان پرستاری
AWT IMAGE
..
مدیریت ارتقای سلامت
AWT IMAGE
..
سامانه جامع رسانه ها
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۱۰ نتیجه برای خودکارآمدی

بلقیس شیبانی، سرور پرویزی، حمید حقانی، لیلی بریم نژاد،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: خودکارآمدی اعتقاد شخص بر توانایی اش برای رسیدن به نتایج مورد انتظار است. اندازه گیری خودکار آمدی می تواند پیش بینی کننده قصد و نیت فرد برای تغییر رفتار باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین نمره خودکارآمدی عمومی و خودکارآمدی وابسته به بیماری نوجوانان مبتلا به تالاسمی ماژور و ارتباط آن با برخی مشخصات فردی نوجوانان، در بندرعباس انجام شده است.
روش: این مطالعه توصیفی و از نوع مقطعی بود که در سال ۱۳۹۳ در شهر بندرعباس انجام شد. نمونه مورد مطالعه را ۷۰ نفر از نوجوانان دختر و پسر مبتلا به تالاسمی ماژور با رده سنی ۱۲ تا ۱۸ سال تشکیل می دادند. جهت گرد آوری داده ها از پرسشنامه جمعیت شناختی، پرسشنامه استاندارد خودکارآمدی عمومی(GSE-۱۰) و مقیاس خودکارآمدی سیکل سل(SCSES) استفاده شد.
یافته ها: با استفاده از آزمون ANOVA هیچ ارتباطی بین سن و تعداد تزریق در ماه با نمره خودکارآمدی عمومی و نمره خودکارآمدی وابسته به بیماری یافت نشد. آزمون تی مستقل ارتباط معنا داری را بین نمره خودکارآمدی عمومی نوجوانان با جنس نشان داد(p=۰/۰۱) اما بین نمره خودکارآمدی وابسته به بیماری و جنس این ارتباط معنا دار نبود(p=۰/۰۸). همچنین آزمون ANOVA ارتباط معنا داری را بین نمره خودکارآمدی وابسته به بیماری و میزان تحصیلات نشان داد(p=۰/۰۱) اما بین نمره خودکارآمدی عمومی و سطح تحصیلات ارتباطی دیده نشد(p=۰/۱۴۸).
نتیجه گیری: از آنجایی که میانگین نمره خودکارآمدی نوجوانان مبتلا به تالاسمی ماژور پائین می باشد، لزوم توجه بیشتر به تقویت خودکارآمدی با استفاده از تجارب متخصصین و مشاوران در این زمینه بخصوص برای پسران ضروری است. انجام مطالعات مداخله ای و بررسی میزان اثرگذاری آن بر روی خودکارآمدی نوجوانان پیشنهاد می شود.

حمیدرضا بهنام وشانی، نفیسه حکمتی پور، سعید واقعی، سید محسن اصغری‌نکاح،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: تالاسمی در مسیر زندگی مبتلایان، تداخل ایجاد می کند در شرایطی که پیچیدگی و سختی رفتار افزایش می یابد خودکارآمدی تقلیل خواهد یافت. این مطالعه با هدف تعیین خودکارآمدی اجتماعی، هیجانی و تحصیلی کودکان ۱۲- ۷ سال مبتلا به تالاسمی ماژور در شهرستان مشهد انجام شد.
روش: این مطالعه توصیفی از نوع مقطعی بود که در سال ۱۳۹۳ در شهر مشهد انجام شد. نمونه مورد مطالعه را ۶۰ نفر از کودکان ۱۲- ۷ سال مبتلا به تالاسمی تشکیل می‌دادند. ابزار گردآوری داده‌ها از پرسشنامه استاندارد شده خودکارآمدی کودک و نوجوان موریس (۲۰۰۲) استفاده شد که روایی محتوای آن مورد تأیید قرار گرفت و پایایی ۷۲/۰ محاسبه شد.
یافته‌ها: خودکارآمدی عمومی با میانگین و انحراف معیار ۹/۶± ۱/۷۵، خودکارآمدی اجتماعی ۶/۴± ۹/۲۳ و هیجانی ۳/۲±۹/۱۹در سطح متوسطی قرار داشتند و خودکارآمدی تحصیلی با میانپین و انحراف معیار ۹/۳±۱/۳۱ در سطح بالایی گزارش شد.
نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که این کودکان از خودکارآمدی عمومی متوسطی برخوردار بودند. به منظور ارتقاء کیفیت زندگی کودکان تالاسمی و موفقیت های اجتماعی آنان بهبود باور آنان نسبت به توانایی های خود ضرورت دارد.


زهرا احمدی، فاطمه اشرفی، نعیمه سیدفاطمی، حمید حقانی،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه : تولد نوزاد نارس برای مادر واقعه ای بالقوه استرس زاست و مادران مایل هستند دربـاره نوزادشـان و سیر بهبودی در طــی بســتری در بخش مراقبت های ویژه نوزادان اطلاعــاتی بــه دســت آورنــد. پرستاران باید از اثرات حمایت اجتماعی و بخصوص حمایت خانواده بر بهداشت روانی و اعتماد بنفس مادرانی که برای اولین بار زایمان کرده ند، آگاهی داشته باشند. بنابراین ، این پژوهش با هدف "بررسی ارتباط حمایت اجتماعی با غم مادری و خودکارآمدی مادران نخست زای دارای نوزاد نارس بستری در بخش مراقبت های ویژه نوزادان " اجرا گردیده است .
روش: این مطالعه یک مطالعه همبستگی از نوع توصیفی می باشد.جامعه پژوهش شامل مادران نخست زای دارای نوزاد نارس بستری در بخش مراقبت های ویژه نوزادان در سه مرکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی ایران شامل بیمارستان های علی اصغر ، حضرت رسول و اکبر آبادی می باشد . حجم نمونه ۲۰۲ مادر، به روش نمونه گیری در دسترس و نمونه گیری با تخصیص متناسب در هر مرکز انجام شد . به این صورت که پس از کسب رضایت آگاهانه ، فرم اطلاعات دموگرافیک توسط مادر پر شده و سپس  پرسشنامه غم مادری Stein به صورت پنج روز متوالی  از روز سه تا هفت بعد از زایمان پرگردید و نهایتا روز هفت پرسشنامه حمایت اجتماعی Tarrkan و خودکارآمدی Barnesتکمیل گردید.
یافته ها :  نشان دهنده رابطه ی همبستگی بین متغیرهای حمایت اجتماعی، خودکارامدی و غم مادری می باشد. بر اساس یافته های این دو جدول، رابطه ی همبستگی بین حمایت اجتماعی و خودکارامدی مثبت و معنی دار می باشد (p=۰,۰۰۱, r=۰/۲۳۱). رابطه ی همبستگی بین خودکارامدی و غم مادری منفی ولی معنی دار نمی باشد (p=۰,۰۵, r=-۰/۱۰۶ ). رابطه ی همبستگی بین حمایت اجتماعی و غم مادری بسیار ضعیف و منفی است، به عبارت دیگر با تقویت حمایت اجتماعی، غم مادری کاهش می یابد  ولی این رابطه معنی دار نمی باشد(p=۰,۰۵, r=-۰/۰۴۳).
نتیجه گیری : نتایج این مطالعه نشان داده که  حمایت اجتماعی خانواده و تیم بهداشت و درمان باعث بهبود خودکارامدی مادران می شود. داشتن خودکارامدی بالا برای مادران نخست زا بسیار مهم است، زیرا مادرانی در زمان زایمان و در مراحل اولیه بعد از آن خودکارامدی والدی بیشتری داشته باشند، توانایی افزایش مهارت والدی و بهبود سلامت روحی خود را تا یک سال اول بعد از تولد نوزاد، دارا خواهند بود. بنابر این ماماها وپرستارانی که بطور مستقیم با مادران باردار در ارتباطند، باید مادران در معرض خطر و دارای عوامل خطر افسردگی و غم مادری را شناسایی و با تقویت خود کارامدی و در دسترس قرار دادن منابع حمایتی برای آنان از عوارض جبران ناپذی پیشگیری کنند.

 

مسعود بهرامی، اعظم علوی، علی ضرغام-بروجنی،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: همزمان با مشخص شدن اصول مراقبت کودکان، نیاز به پرستاران خودکارآمد بیشتر احساس می شود. در میان فاکتورهای موثر بر عملکرد پرستاری، انتظار می رود خودکارآمدی پرستاران بیشترین تاثیر را داشته باشد. با این وجود   مفهوم درک خودکارآمدی مراقبتی  از دیدگاه پرستاران کودکان مورد توجه نبود و تحقیقی در این زمینه در ایران انجام نشده است. مطالعه حاضر با هدف تبیین درک خودکارآمدی مراقبتی پرستاران کودکان انجام گردید.
روش: این مطالعه با رویکرد کیفی و با روش تحلیل محتوا  مرسوم در ایران انجام یافت. ۲۷ پرستار و مربی بخش کودکان بر اساس نمونه گیری مبتنی بر هدف در این پژوهش شرکت کردند. روش جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. تجزیه و تحلیل داده ها ی پژوهش با روش تحلیل محتوای مرسوم صورت گرفت.
یافته ها:  بر اساس تجزیه و تحلیل مصاحبه ها مفهوم خودکارامدی مراقبتی در ۴ تم اصلی، ۱) مدیریت فرآیند مراقبت، ۲)توانایی ارتباطی، ۳) آلترویسم و ۴)زبردستی  تبیین گردید.
نتیجه گیری: یافته­های مطالعه حاکی از آن است که درک خودکارامدی مراقبتی یک مفهوم چند بعدی است. پرستاران  کودکان، درک خودکارآمدی مراقبتی خود را در گرو ­داشتن اعتقاد به توانمندی خود در ابعاد مدیریت فرآیند مراقبت، توانایی ارتباطی، آلترویسم و زبردستی می­دانند. این نتایج می تواند، توسط مدیران و مربیان پرستاری، بخصوص در حیطه مراقبت کودکان استفاده و به رشد درک خودکارآمدی پرستاران بخصوص در حیطه مراقبت از کودکان کمک کند. کلید واژه ها:  خودکارآمدی،  مراقبت، پرستاران کودکان، مطالعه کیفی.

عذرا محمدپناه اردکان، فرزانه باکفایت، رویا شفیع زاده،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: کیفیت فرزندپروری یک عامل عمده­ای در رشد و تکامل کودکان است در این میان خویشتن‌داری و پرورش آن در کودکی از اهمیت ویژه­ای برخوردار است به همین دلیل والدین به خصوص مادران باید در این زمینه آموزش‌ ببینند. این مطالعه با هدف اثر بخشی آموزش فرزندپروری مثبت‌نگر در راستای شکل­گیری خویشتن‌داری در فرزندان و تأثیر آن برخودکارآمدی مادران کودکان دبستانی صورت گرفته است.
روش: روش تحقیق نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. نمونه تحقیق شامل۳۰ نفر از مادران کودکان دوره دبستانی (مدارس ابتدایی دوره دوم) استان یزد در سال تحصیلی ۹۷-۱۳۹۶ است، که بر اساس ویژگی­هایی چون سن و جنسیت همتا شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. هر دو گروه در مرحله پیش آزمون، پرسشنامه‌های خودکارآمدی والدگری و خودکنترلی ادراک شده کودکان را تکمیل کردند. اعضا گروه آزمایش به مدت ۳ هفته، در جلسات برنامه آموزشی فرزندپروروی در راستای شکل­ گیری خویشتن‌داری با رویکرد روانشناسی مثبت‌نگر قرار گرفتند و در نهایت بعد از اجرای مداخله، هر دو پرسشنامه توسط دو گروه آزمایش و کنترل به عنوان پس آزمون اجرا گردید.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کواریانس تک متغیری نشان می‌دهد که مقدار F (۰/۱۶= P، ۲/۴۴=۲۷ و ۱ F) برای اثر متغیر مستقل (گروه) بر نمره خویشتن‌داری به لحاظ آماری معنادار نبوده است. یعنی آموزش اصول فرزندپروری با رویکرد روانشناسی مثبت‌نگر، خویشتنداری فرزندان را بهبود نمی‌بخشد اما نتایج آزمون تحلیل کواریانس تک متغیری نشان می‌دهد که مقدارF (۰/۰۰۰۲= P، ۳۵/۳۱=۲۷ و ۱ F) برای اثر متغیر مستقل (گروه) بر نمره خودکارآمدی والدگری والدین به لحاظ آماری معنادار بوده است.
نتیجه گیری: آموزش اصول فرزندپروری با رویکرد روانشناسی مثبت­ نگر، خودکارآمدی والدگری والدین کودکان دبستانی را بهبود می‌بخشد، بنابراین روانشناسی مثبت‌نگر روش بسیار موثری برای افزایش خودکارآمدی والد محسوب می‌شود و می‌توان آن را به کار برد.

عسگر نوح پور، علی نقی اقدسی، امیر پناه علی،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: در علوم‌رفتاری به‌طور عام و در روانشناسی به طور خاص یک توجه ویژه به اهمیت خودکارآمدی در موفقیت‌های افراد در حوزه‌های مختلف زندگی بویژه تحصیل وجود دارد. در راستای کمک به خودکارآمدی‌تحصیلی دانش‌آموزان می‌توان از راهبردهای کمک‌خواهی و حل‌مسئله  بهره برد.  هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه‌ی اثربخشی آموزش راهبردهای کمک‌خواهی و حل‌مسئله بر خودکارآمدی تحصیلی دانش‌آموزان استعدادهای درخشان بود.
روش‌: روش پژوهش حاضرنیمه‌تجربی(پیش‌آزمون- پس‌آزمون) با استفاده از دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. ۷۲ نفر از دانش‌آموزان پایه دهم دبیرستان پسرانه(شهید مدنی) استعدادهای درخشان ناحیه ۴ تبریز در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ به روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب و سپس بصورت تصادفی در سه گروه آموزش راهبرد کمک‌خواهی، آموزش مهارت‌های حل‌مسئله و کنترل جایگزین شدند. برای گروه اول آموزش راهبردهای کمک خواهی(هفته‌ای یک جلسه یک ساعته)و برای گروه دوم آموزش مهارت‌های حل‌مسئله (هفته‌ای یک جلسه یک ساعته)اعمال شد و گروه کنترل آموزشی دریافت ننمود. همه آزمودنی‌ها قبل از آغاز آموزش و پس از آن، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی برتولد (۲۰۰۵) را پر کردند. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از تحلیل‌کواریانس تک‌متغیره استفاده شد.
یافتهها:نتایج نشان داد که میانگین نمرات خودکارآمدی‌تحصیلی در گروه آموزش مهارت‌های حل‌مسئله نسبت به گروه آموزش راهبردهای کمک‌خواهی و در گروه آموزش راهبردهای کمک‌خواهی نسبت به گروه کنترل در پس‌آزمون افزایش یافته است(p<۰/۰۵).
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که آموزش‌مهارت‌های حل‌مسئله در ارتقای خودکارآمدی تحصیلی دانش‌آموزان مؤثرتر از آموزش راهبردهای کمک‌خواهی است.

مهرسا کریم زاده، آناهیتا خدابخشی کولایی، حسین داوودی، حسن حیدری،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه : مشکلات رفتاری کودکان به‌عنوان رفتارهای مقابله‏ای و برون نمود توصیف می‏شوند و غالباً متوجه دیگران از جمله؛ مادر به عنوان مراقب اصلی هستند تا خود کودک. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش الگوی والدگری مثبت بر خودکارآمدی ، ناگویی هیجانی و بار روانی مادران کودکان با مشکلات رفتاری انجام شد.
روش  : روش این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش ‏آزمون و پس ‏آزمون با گروه کنترل نابرابر بود. جامعه پژوهش مادران کودکان با اختلالات مشکلات رفتاری شهر الیگودرز در نیمه اول سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸بودند که از میان انها مادران  ۳۰ دانش آموز با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند (هرگروه ۱۵نفر). گروه ازمایش ۱۲جلسه ۹۰دقیقه ای آموزش والدگری مبتنی بر روان شناسی مثبت را دریافت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های خودکارآمدی والدینی دومکا (۱۹۹۶)، ناگویی هیجانی تورنتو (۱۹۹۴)، مقیاس بار روانی پای وکویر (۱۹۸۴) و مقیاس مشکلات رفتاری کودکان کانرز(۱۹۹۸) ـ فرم والدین بودند. داده‏ها در این بخش با روش تحلیل واریانس آمیخته ، آزمون شاپیروویلک ، آزمون ماچلی و آزمون لوین باکمک نرم‏افزار SPSS  نسخه ۲۲ تجزیه‌وتحلیل شدند.
یافته ها : یافته ها نشان دادکه در مرحله پس آزمون بین آنها از نظر هرسه متغیر خودکارآمدی ، ناگویی هیجانی و بار روانی تفاوت معنی داری وجود داشت . به عبارت دیگر،آموزش برنامه والدگری مثبت باعث افزایش خودکارآمدی و p<۰/۰۵)  ۱۱/۶ F=)کاهش ناگویی هیجان,p<۰/۰۵).  ۲۳/۱۶=)و کاهش بار روانی(F=۸/۰۱, P<۰,۰۵)در مادران کودکان با مشکلات رفتاری شد.
نتیجه گیری : برنامه والدگری مبتنی بر روان شناسی مثبت با تاکید بر جنبه های روان شناسی مثبت از جمله؛ ارتقای عزت نفس، خودکارآمدی و تقویت جنبه های مثبت در زندگی می تواند به مادرانی که فرزندان دارای مشکلات رفتاری هستند کمک کند.

نرگس حاجی شعبانها، محبوبه رسولی، لیلی بریم نژاد،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه
با وجود پیشرفت­های بهداشت و درمان درکشورهای توسعه­ یافته و در حال توسعه از جمله ایران، هنوز آمار بالایی از ابتلای کودکان به اسهال و عوارض جدی ناشی از آنها گزارش می ­شود. در این زمینه خودکارآمدی مادران در پیشگیری، کنترل و درمان اسهال از اهمیت بسزایی برخوردار است. مطالعه حاضر با هدف تعیین خودکارآمدی مادران کودکان یک تا پنج سال در زمینه پیشگیری از اسهال در مهدکودک های شهر قزوین سال ۱۳۹۹ انجام شد.
روش
در این مطالعه توصیفی مقطعی از بین مادران  دارای کودکان ۵-۱ سال مهدکودک­ های شهر قزوین  ۴۰۰ نفر که دارای  معیارهای ورود به مطالعه شامل حداقل سواد خواندن و نوشتن،  سلامت جسمی روانی به بیان خود بودند انتخاب شدند.  نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ­ای و در دو مرحله انجام شد. در مجموع ۲۰ مهد کودک و سپس از هر مهد کودک ۲۰ مادر انتخاب شدند . برای جمع آوری داده ها از فرم جمعیت شناختی و پرسشنامه خودکارآمدی مادران در پیشگیری از اسهال زودرس کودکی (The Maternal Self-Efficacy Scale for Preventing Early (Childhood گردید.
نتایج:
در این  مطالعه میانگین و انحراف معیار  نمره خودکارآمدی مادران در پیشگیری  از اسهال در کودکان ( ۸/۱۱)± ۱۰۴/۴۷بود که در محدوده پایین قرار داشت . ارتباط معناداری بین سن مادر، سطح تحصیلات، وضعیت اقتصادی و تعداد فرزندان مادران و نمره خودکارآمدی آنان مشاهده نشد.   
نتیجه­ گیری:
 خودکارآمدی پایین مادران کودکان در این مطالعه نشاندهنده  لزوم برنامه ریزی جهت اجرای برنامه­ های آموزشی برای مادران است. پیشنهاد می شود این مطالعه در سایر شهرهای کشور نیز انجام شود تا بتوان با تدوین اطلس دقیقی از وضعیت خودکارآمدی مادران در زمینه اسهال با اجرای مداخلات آموزشی مناسب،  بروز اسهال در گروههای سنی پرخطر  را کاهش داد.

مهرناز پرویزیان، محمدرضا بردیده، محمد مظفری، بنفشه امیدوار،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده

مقدمه: کودکان با اختلال یادگیری خاص دیکته اغلب دارای خودکارآمدی پایین هستند که اساسا از شکست­های تحصیلی و ادراک مشکل ناشی می­شود. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی مداخله رفتاردرمانی شناختی بر خودکارآمدی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص دیکته انجام شد.
روش : روش تحقیق در این پژوهش شبه­ آزمایشی از نوع پیش ­آزمون- پس ­آزمون با گروه آموزشی و کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش­آموزان دارای اختلال خاص دیکته­نویسی در مقطع ابتدایی در مرکز توانمندسازان ذهن شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۰- ۱۳۹۹ بود. از بین آنها تعداد ۳۰ دانش­ آموز پسر دارای اختلال یادگیری خاص (دیکته) بر اساس ملاک­های ورود و خروج و به شیوه نمونه­گیری هدفمند و به صورت در دسترس گزینش شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) قرار داده شدند. مداخله رفتاردرمانی شناختی برای گروه آزمایش به صورت ۲ جلسه (۹۰ دقیقه­ای) در هفته و به مدت یک ماه و نیم طی ۶ هفته (۱۲ جلسه) اجرا گردید و گروه کنترل در نوبت انتظار قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس خودکارآمدی عمومی­ شرر (۱۹۸۲) بود. داده­ها با استفاده از تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند.   
نتایج: یافته ­های پژوهش نشان داد که مداخله رفتار درمانی شناختی بر خودکارآمدی دانش ­آموزان دارای اختلال یادگیری خاص دیکته تاثیرمعناداری داشت (P<۰,۰۵).
نتیجه­ گیری: با توجه به یافته­های پژوهش می­توان نتیجه گرفت که مداخله رفتاردرمانی شناختی قادر است سبب افزایش خودکارآمدی دانش­آموزان دارای اختلال یادگیری خاص دیکته شود. لذا مراکز آموزشی، خدمات روان­شناختی و مشاوره می­توانند برای بهبود خودکارآمدی دانش ­آموزان دارای اختلال یادگیری خاص دیکته از این روش بهره­مند شوند.    

بتول پورابولی، پروا تقی پور، لیلا آبادیان، هادی رنجبر، جمال الدین بگجانی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه :  مادران کودکان تحت عمل جراحی قلب باز به دلیل نیاز به پیگیری و مراقبت در تمام طول عمر ، بستری­های مکرر دچار اختلال در خودکارآمدی می شوند.  لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش حین ترخیص به شیوه بازآموزش در زمینه مدیریت پیامدهای بالینی در منزل، بر خودکارآمدی مادران کودکان تحت عمل جراحی قلب باز انجام شد.
روش : یک مطالعه نیمه تجربی شامل ۷۲ نفر از مادرانی که کودکانشان (زیر یک سالگی) در بیمارستان مرکز طبی تهران تحت عمل جراحی قرار گرفتند، در دو گروه کنترل و آزمون مشارکت داشتند.  روش نمونه گیری در گروه مداخله و کنترل تخصیص تصادفی با استفاده از روش بلوک بندی ۴ تایی انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و خودکارآمدی درک شده والدی بارنز (Barnes) ود. گروه مداخله آموزش به روش بازآموزش را از زمان پذیرش تا هنگام ترخیص بر بالین کودک در طی چهار جلسه دریافت کردند.خودکارآمدی والدین در هر دو گروه، قبل از مداخله، هنگام ترخیص و یک ماه پس از ترخیص از بیمارستان اندازه گیری شد.
نتایج: میانگین نمره خودکارآمدی در گروه مداخله و کنترل قبل از زمان انجام مداخله به ترتیب ۷/۶۳±۵۶/۴۱و  ۸/۰۷±۶۰/۵۰بود (p<۰,۰۵). آزمون آنالیز کوواریانس نشان داد که با رسیدن نمره خودکارآمدی به ۴/۵۶±۷۵/۷۴و ۵/۸۲±۶۵/۸۶در گروه مداخله و کنترل با در نظر گرفتن نمره قبل به عنوان متغیر مداخله گر تفاوت بین نمرات دو گروه بعد از انجام مداخله و در مرحله پیگیری از نظر آماری معنی دار بود (p<۰,۰۵). همچنین بین دو گروه از نظر تغییرات نمره مقیاس خودکارآمدی تفاوت معنی داری به نفع گروه مداخله ایجاد شده بود (P<۰,۰۵)

نتیجه گیری: روش بازآموزش بر خودکارآمدی مادران کودکان تحت عمل جراحی قلب باز موثر می­باشد. لذا به کارگیری آن در برنامه­های آموزش حین ترخیص توصیه می­شود.


صفحه 1 از 1     

نشریه پرستاری کودکان و نوزادان Journal of Pediatric Nursing
Persian site map - English site map - Created in 0.06 seconds with 42 queries by YEKTAWEB 4714