۳۷ نتیجه برای پرستار
زهرا صالحی، جمیله مختاری نوری، سید محمد خادم الحسینی، عباس عبادی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۹۳ )
چکیده
اهداف: دستورالعملهای پرستاری مبتنی بر شواهد، منبع ارزشمندی در افزایش کیفیت عملکرد بالینی پرستاران هستند. اندازهگیری کیفیت استانداردهای مراقبت پرستاری مهمترین فاکتور در بهبود کیفیت خدمات مراقبت است. لذا این مطالعه با هدف تأثیر آموزش و اجرای دستورالعمل های پرستاری مبتنی بر شواهد بر کیفیت استانداردهای مراقبت پرستاری در بخش مراقبت ویژه نوزادان انجام شد.
روش ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی دو گروهی، در بیمارستان بقیه الله (عج) شهر تهران، روی کلیه پرستاران بخش مراقبتهای ویژه نوزادان، در سال ۱۳۹۲ انجام شد. قبل و بعد از اجرای برنامه آموزش دستورالعملها، میزان کیفیت استانداردهای پرستاری با پرسشنامه استاندارد برگرفته از استانداردهای پرستاری آنا و چک لیست اجرای دستورالعملها اندازهگیری شد و دادهها توسط نرم افزار آماری SPSS ۱۹ و استفاده از آمارههای توصیفی میانگین و انحراف معیار و آمارههای استنباطی آزمونهای ویلکاکسون و کای اسکوئر مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: میانگین نمرات مراحل فرایند پرستاری قبل از مداخله، در مرحله تشخیص پرستاری (۱۱/۰۰۸) ۵۲/۹۲ ، در مرحله برنامه ریزی (۸۴۲/ ۶)۳۴/۵۰ ، در مرحله اجرا (۸/۱۰۷) ۵۰/۵۸ و در مرحله ارزشیابی( ۱/۴۴۳) ۰/۴۲ بود و میانگین نمرات مراحل فرایند پرستاری بعد از مداخله، در مرحله تشخیص پرستاری (۱۰/۷۴۸) ۷۵/۳۳، در مرحله برنامه ریزی ( ۱۱/۳۰۰) ۶۷/۳۳ ، در مرحله اجرا (۷/۱۴۹) ۵۲/۷۵ و در مرحله ارزشیابی(۸/۴۲۲) ۶۳/۲۵ بود. میانگین نمره تمامی مراحل فرایند پرستاری در گروه مداخله نسبت به گروه شاهد بالاتر بود (۰/۰۵> p ).
نتیجه گیری: از آنجا که دستورالعمل های مبتنی برشواهد به عنوان استانداردهای ارزشمند در ارائه خدمات پرستاری با کیفیت می باشد، لذا به مسئولین و مدیران آموزشی توصیه می شود راهکارهای لازم جهت اجرای این امر مهم را در اولویت برنامه های کاری خود قرار دهند
محمد ارشدی بستان آباد، ملیحه اسدللهی، مهناز جبرییلی، مجید محله ای، مرضیه عبدالعلی پور،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: عفونت، علت اصلی مرگ ومیر نوزادان در کشورهای در حال توسعه میباشد، بهترین، موثرترین و کم هزینه ترین روش پیشگیری از عفونتهای بیمارستانی، رعایت بهداشت دست به خصوص شستن دست قبل و بعد از تماس با هر نوزاد میباشد اما تحقیقات نشان میدهند که پرسنل بهداشتی عملکرد ضعیفی در این مورد دارند. مطالعه حاضر با هدف تعیین موانع رعایت بهداشت دست در پرسنل پرستاری بخشهای نوزادان و NICUانجام گرفت.
روش کار: در یک پژوهش توصیفی- مقطعی، ۱۵۰ پرستار شاغل در بخشهای نوزادان و NICU چهار بیمارستان شهر تبریز به روش تمام شماری مورد مطالعه قرار گرفتند. دادهها از طریق پرسشنامه محقق ساخته که روایی آن توسط ۱۴ نفر از اساتید دانشکده پزشکی و پرستاری انجام و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ برابر ۰/۸۸ تائید شده بود جمع آوری گردید.
یافتهها : در بررسی میانگین نمرات هر یک از گویههای پرسشنامه ، بیشترین موانع رعایت بهداشت دست به ترتیب " اعتقاد به بهداشت دست، نوع نگرش به تاثیر بهداشت دست در کنترل عفونت، تعداد نوزادان بستری در بخش، نبود دستمال کاغذی، حجم کاری بالا، رعایت بهداشت دست توسط سرپرستار و پزشکان " بودند. افراد با سابقه کاری بالاتر موانع مدیریتی را در رعایت بهداشت دست موثرتر از سایر موانع دانستند ولی سایر متغیرهای دموگرافیک با نمره کل دیدگاه نسبت به موانع، رابطه معنیدار نداشتند.
نتیجه گیری: با توجه به یافتهها به نظر میرسد تلفیقی از عوامل ذکر شده از جمله فرهنگ سازی مناسب جهت تقویت اعتقاد به بهداشت دست در میان پرستاران، استاندارد کردن آمار بخشهای نوزادان، تهیه به موقع و به میزان کافی دستمال کاغذی، تمهیدات مدیریتی در مواقع شلوغی بخشها( مثل توجه به نسبت پرستار به بیمار) و استفاده از الگوهای موفق و پایبندی مدیران، میتواند در حل مشکل بهداشت دست موثر واقع شود.
واژگان کلیدی:پرستار، بهداشت دست، موانع، نوزادان، عفونت بیمارستانی
سمیرا امامی، عظیم رضامند، جعفرصادق تبریزی، سوسن ولیزاده،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: بیماران تالاسمی از مصرف کنندگان مداوم خون میباشند، رعایت استانداردهای فرایند ترانسفوزیون خون توسط پرستاران و رسیدن به عملکرد مطلوب و حفظ آن، مستلزم شناخت عوامل موثر بر عملکرد آنها است، مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر عملکرد پرستاران در فرایند ترانسفوزیون خون انجام شد.
مواد و روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی مقطعی بود و جامعه پژوهش کلیه پرستاران شاغل در بخش و درمانگاه خون بیمارستان کودکان تبریز بودند. در این مطالعه، از پرسشنامه دو قسمتی که قسمت اول مربوط به ثبت عوامل فردی و شغلی پرستاران و قسمت دوم شامل چک لیست استاندارد عملکرد پرستاران جهت بررسی وضعیت موجود ترانسفوزیون خون و مراقبتهای مربوط به آن بود، استفاده شد. ۱۰۶ مورد ترانسفوزیون خون در شیفتهای صبح مورد مشاهده قرار گرفت.
یافتهها: خصوصیات پرستار از قبیل سابقه کار، سمت و تعداد دفعات آموزش دیدن در زمینه ترانسفوزیون خون از جمله عوامل پیشگویی کننده در عملکرد پرستاران در ترانسفوزیون خون و مراقبت از کودکان مبتلا به تالاسمی می باشند. میانگین (انحراف معیار) امتیاز کل عملکرد کسب شده پرستاران ۳۷/۰۵ (۱/۲۶) ، با کمینه ۳۴ و بیشینه ۴۰ امتیاز از ۴۹ بود.
نتیجهگیری: با در نظر گرفتن متغیرهای تآثیرگذار میتوان عملکرد پرستاران را در ترانسفوزیون خون بهبود بخشید. همچنین پیشنهاد میشود با مدیریت صحیح و قرار دادن پرستاران با تجربه در کنار پرستاران جوان در بخشهای خون، گامی در بهبود عملکرد بالینی پرستاران تازه کار برداشته شود.
محمد ارشدی بستان آباد، مهناز جبرئیلی، ملیحه کارگری رضاپور،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: در سالهای اخیر ایمنی بیمار به یکی از بزرگترین نگرانیهای دولتها، سازمانها و ارائهدهندگان مراقبت سلامت تبدیل شده است. سازمان جهانی بهداشت تخمین می زند که، در سراسر جهان از هر ۱۰ بیمار ۱ نفر تحت تاثیر خطاهای پزشکی قرار میگیرد. به دلیل پیچیدگی محیط واحدهای مراقبت ویژه نوزادان و آسیب پذیری نوزادان، احتمال بروز خطا افزایش می یابد و چون پرستاران به طور معمول در خط اول دفاع، جهت حفظ ایمنی بیمار قرار دارند این مطالعه با هدف بررسی عملکرد ایمن پرستاران در بخش های مراقبت ویژه نوزادان انجام گرفت.
روش: مطالعه حاضر یک مطالعه ی توصیفی مقطعی می باشد. عملکرد ۹۰ نفر از پرستاران واحدهای مراقبت ویژه نوزادان با استفاده از چک لیست عملکرد ایمن که حاوی ۹ حیطه بود با تمرکز بر خطا های مرتبط با مطالعات آزمایشگاهی، مطالعات رادیولوژیکی، تاخیر در سرویس دهی به بیمار، انتقال یا تبادل اطلاعات، تجهیزات- ابزار پزشکی مراقبت از بیمار، انتقال بیمار، درد، سیاستها و دستورالعمل های بیمارستان و استانداردهای کنترل عفونت بررسی گردید. این مطالعه در فاصله زمانی تیر تا شهریور سال ۹۲ انجام گرفت.
یافته ها: ۵۰۹۴ رویداد با استفاده از چک لیست عملکرد ایمن بررسی شد که از بین تمام رویداد های رخ داده ۱۱۱۶ مورد همراه با خطا و ۳۹۷۸ مورد بدون خطا بود. میانگین کلی عملکرد ایمن پرستاران برابر با ۷۸ درصد بود. کمترین خطا ی رخ داده (۲۲/۰ درصد) مربوط به حیطه ی مطالعات تشخیصی مرتبط با خون / آزمایشگاه و بیشترین خطای رخ داده (۴/۴۸ درصد) مربوط به حیطه درد می شد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، پرستاران در کل عملکرد مطلوبی را از خود نشان دادند، با این وجود در برخی از گویه های چک لیست از جمله مدیریت درد عملکرد ضعیفی از خود نشان دادند.
مرجان بنازاده، منصوره عزیز زاده فروزی، صدیقه ایرانمنش،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: توسعه فن آوری و درمانهای دارویی موجب زنده نگهداشتن طولانی مدت کودکان مبتلا به بیماریهای مزمن و افزایش نیازهای مراقبت پایان زندگی آنان شده است. کودکان در حال احتضار و خانواده آنان نیازمند مراقبت جامع پایان زندگی هستند. پرستاران در ارائه اینگونه مراقبت ها با چالشهای زیادی مواجه می شوند. مطالعه حاضر با هدف بررسی موانع ارائه مراقبت پایان زندگی کودکان در حال مرگ, در بخشهای کودکان بیمارستانهای شهر کرمان انجام شد.
روش: در یک مطالعه توصیفی تحلیلی ۱۵۱ نفر از پرسنل پرستاری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . داده ها با استفاده از پرسشنامه های مشخصات جمعیت شناختی و پرسشنامه ی (NSCCNR-EOL)( شامل ۲۹گویه که شدت و تکرر موانع بر اساس مقیاس ۴ درجه ای لیکرت به تر تیب ((بیشترین مانع =۳، مانع نیست =۰) و (همیشه=۳ ، هرگز=۰)) جمع آوری شدند.
یافته ها: مانعِ "عدم پذیرش مرگ احتمالی کودک توسط خانواده "بالاترین میانگین نمره (۵/۴۰) ؛ و مانعِ "ادامه درمان های پیشرفته کودک به دلیل وجود منافع مادی برای بیمارستان" پایین ترین میانگین نمره (۲/۰۹) را کسب کردند. بین داشتن تجربه مرگ افراد فامیل یا دوستان نزدیک ( p=۰/۰۲) و سابقه کار پرستاری (p=۰/۰۲ ) با اهمیت موانع, ارتباط معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش عدم آموزشهای مناسب مراقبت پایان زندگی و وجود بعضی از محدودیتهای فرهنگی و حرفه ای منجر به نقایصی در زمینه ارائه مراقبت پایان زندگی مطلوب گردیده است. تقویت آموزشهای مراقبت پایان زندگی و تسکینی بر اساس اعتقادات اسلامی و فرهنگ ایرانی سبب افزایش دانش و مهارت پرستاران در رویارویی با چالشهای مراقبت از بیماران در حال مرگ خواهد شد.
مرجان بنازاده، منصوره عزیز زاده فروزی، صدیقه ایرانمنش، الا شمسی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: کاهش مرگ و میر و بقاء طولانی مدت کودکان مبتلا به بیماریهای مهلک سبب افزایش نیازهای مراقبت پایان زندگی آنان شده است. پرستاران همواره درصدد افزایش کیفیت مراقبت پایان زندگی بوده اند. شناسایی چالشهای موجود و جستجوی رفتارهای حمایتی اساس ارائه مراقبت پایان زندگی مطلوب میباشد. این مطالعه با هدف بررسی اهمیت رفتارهای حمایتی ارائه مراقبت پایان زندگی به کودکان در حال مرگ از دیدگاه پرستاران در بخشهای کودکان بیمارستانهای شهر کرمان انجام شد.
روش: در این مطالعه توصیفی تحلیلی ۱۵۱ نفر از پرسنل پرستاری به روش نمونه گیری در دسترس شرکت داده شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های مشخصات جمعیت شناختی و پرسشنامه استاندارد ((NSCCNR-EOL حاوی ۲۹ گویه که با توجه به فرهنگ ایرانی اسلامی تغییراتی در آن لحاظ گردید انجام و توسط آزمونهای t و آنالیز واریانس یکطرفه تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: رفتارهای حمایتی"رعایت احترام و شان خانواده بر بالین کودک" و "وجود روحانی جهت حمایت از خانواده" به ترتیب بالاترین (۵/۷۵) و پایینترین (۱/۰۸) میانگین نمره را کسب کردند. بین میانگین کل رفتارها و داشتن تجربه مرگ افراد فامیل یا دوستان نزدیک (P=۰/۰۱) و تعداد کودکان در حال مرگ مراقبت شده (P=۰/۰۱) و همچنین بین تجربه دوره های آموزشی مرگ و مردن با اهمیت هر سه گروه رفتارها، رفتار های حمایتی مربوط به بیمار و خانواده (۰/۰۱)، رفتارهای حمایتی مربوط به ارائه دهندگان مراقبت (۰/۰۴ (و رفتارهای حمایتی سازمانی (۰/۰۳) ارتباط معناداری وجود داشت.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بیانگر این مسئله است که پرستاران مورد مطالعه, رفتارهایی را که بیشتر به مسائل انسانی و معنوی مرتبط است اهمیت دادند بنابراین مراقبت همه جانبه و توجه به مسائلی غیراز مشکلات جسمی بیمار نیز در خور اهمیت است که این خود از نظر علم و هنر پرستاری از اهمیت بیشتری برخوردار میباشد که میتواند برای خانواده ها نیز مفید باشد.
زینب کرد، فاطمه علایی کرهرودی، لیلا خانعلی مجن، هوشنگ علیخانی، فرید زائری،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: اکسیژن درمانی روشی است که اکسیژن را با غلظتی بیش از آنچه در هوای محیط وجود دارد برای مددجو فراهم می کند.اکسیژن درمانی در درمان بسیاری از نوزادان نارس انجام می شود و از آن جا که یک دارو است همانند یک دارو باید تجویز شود. هدف از این مطالعه “ممیزی مراقبت های پرستاری مرتبط با اکسیژن درمانی در روش کلاهک و جریان آزاد در نوزادان نارس بستری در بخش های مراقبت ویژه نوزادان" است.
روش :پژوهش حاضر، یک مطالعه ی مقطعی-توصیفی با بررسی ۴۰۰ مراقبت پرستاری مرتبط با اکسیژن درمانی در نوزادان نارس در مرحله قبل، حین و بعد از دو روش جریان آزاد و کلاهک با استانداردهای موجود در بخش های مراقبت ویژه نوزادان در بیمارستان های آموزشی و درمانی دانشگاه علوم پزشکی اهواز انجام شد. در این پژوهش اطلاعات مربوط به مراقبت های پرستاری مرتبط با اکسیژن درمانی در نوزادان نارس، با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناسی و "چک لیست ممیزی مراقبت های پرستاری مرتبط با اکسیژن درمانی در روش کلاهک و جریان آزاد در نوزادان نارس بستری در بخش های مراقبت ویژه نوزادان " تدوین شده توسط پژوهشگر بر اساس استانداردهای اکسیژن درمانی نوزاد نارس گرد آوری شد.
یافته ها: میزان رعایت استاندارهای اکسیژن درمانی در نوزادان نارس بستری در بخش های مراقبت ویژه نوزادان در بیمارستان های آموزشی و درمانی دانشگاه علوم پزشکی اهواز در عملکرد پرستاران در مرحله قبل از اکسیژن درمانی در روش کلاهک۹۰ درصد و در جریان آزاد در ۳/ ۸۳ درصد ضعیف بوده است. این عملکرد در مرحله ی حین اکسیژن درمانی در روش کلاهک در ۸۴ درصد و در روش جریان آزاد ۵۳/۳ درصد متوسط و در مرحله ی بعد از اکسیژن درمانی در روش کلاهک ۲/ ۹۹ درصد و در روش جریان آزاد ۹۸/۶درصد ضعیف بوده است.
نتیجه گیری: اشتباهات و خطاهای مرحله قبل و حین و بعد از اکسیژن درمانی توسط پرستاران شاغل در بیمارستان های آموزشی و درمانی دانشگاه علوم پزشکی اهواز مشاهده شده است، لذا باید ضرورت ارائه برنامه های آموزشی و درمانی را برای به روز کردن توانمندی های پرستاران بیش از پیش مورد تاکید قرار داد.
محمد ارشدی بستان آباد، مرضیه عبدالعلی پور، لیلا نظری،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: دانش کارکنان بهداشتی درباره عوارض دارویی از مهمترین عوامل تعیین کننده در میزان گزارش دهی عوارض جانبی داروها محسوب میشود، با توجه به نقش مهم پرستاران در انجام دستورات دارویی، این مطالعه با هدف بررسی میزان دانش پرستاران بخشهای نوزادان استان آذربایجان شرقی از عوارض و تداخلات دارویی و برخی عوامل مرتبط با آن انجام شد.
روش: این مطالعه از نوع توصیفی– تحلیلی بود که در آن کلیه بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی در استان آذربایجان شرقی شرکت کردند و جامعه پژوهش شامل کلیه پرستاران شاغل در بخشهای نوزادان و NICU بیمارستانهای فوق الذکر بود که از میان آنها ۲۰۰ پرستار به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار مطالعه پرسشنامه محقق ساخته بود و با مروری بر متون و منابع موجود تنظیم شد، که روایی محتوایی انجام و از نظر پایایی مورد تائید قرار گرفت. دادههای حاصل از پرسشنامه در نرم افزار spss نسخه ۱۷ و با آمار توصیفی و استنباطی و نیز رگرسیون خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: میانگین نمره آگاهی افراد در حد متوسط بود(۲/۳۶ ±۱۲/۳۵)، از میان حیطههای مربوط به دانش پرستاران از عوارض و تداخلات دارویی بیشترین نمره آگاهی به حیطه سرم تراپی(۱/۰۳ ±۳/۹۰) و کمترین نمره آگاهی به سوالات مربوط به حیطه عوارض دارویی در داروهای خوراکی (۱/۰۷ ±۴/۳۰) تعلق گرفت. میانگین نمره دانش با سن و سابقه افراد ارتباط آماری معنی داری داشت (p<۰/۰۵)، ضریب تبیین خالص حاصل از رگرسیون خطی بیانگر آن بود که حدود ۲۱ درصد از واریانس آگاهی پرستاران توسط متغیرهای مستقل مثل سن و سابقه و گذراندن دوره های آموزشی تبیین میگردد.
نتیجهگیری: با توجه به سطح دانش متوسط درصد کثیری از افراد در مورد فارماکولوژی نوزادان، برگزاری دورههای آموزش مداوم در این مورد و فراهم آوردن امکان دسترسی به فارماکولوژیست بالینی در بخشهای نوزادان توصیه میشود. همچنین ضروری است در چینش نیروی کار در بخشهای نوزادان از حضور پرستاران باتجربهتر بهره برده شود.
عصمت نوحی، فهیمه مستاجران، علیرضا صادق نیا،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه :ایجاد فشار مثبت انتهای بازدمی از طریق بینی به وسیله پرونگ یک روش درمانی ـ حمایتی موثر و غیر تهاجمی است که در درمان انواع مشکلات تنفسی نوزادان به کار می رود. با توجه به افزایش تعداد تولدهای پره ترم و کم وزن که در معرض خطر مشکلات تنفسی هستند استفاده از این روش افزایش یافته است. این روش درمانی مزایا و معایب زیادی دارد که این آسیبها عوارض طولانی مدت و غیر قابل برگشی را در نوزاد بر جا می گذارد. این مطالعه با هدف تعیین رابطه ی بین عملکرد پرستاران در زمینه پیشگیری از آسیب بینی با شدت و بروز آن در نوزادن تحت درمان با این روش درمانی انجام شده است.
روش: این مطالعه بر روی۷۴ نوزاد تحت درمان با فشار مثبت مداوم راههای هوایی به وسیله پرونگ بینی بستری در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بیمارستان دکتر بهشتی اصفهان انجام شد. نوزادان از زمان شروع درمان تا زمان بروز آسیب بینی با یک چک لیست پژوهشگر ساخته سه بار در روز بررسی شدند. پس از بروز آسیب، شدت آسیب اندازه گیری شدهو نوزاد از مطالعه خارج می گردید.
یافته ها : یافته ها نشانگر همبستگی معکوس و معنی دار بین عملکرد پرستاران، و مراقبتهای پرستاری در حین درمان با فشار مثبت مداوم راههای هوایی از طریق بینی( Continuous Positive Airway Pressure(CPAP)) و بروزآسیب و شدت آسیب بود(r=-۰/۴,p<۰/۰۰۱) همچنین به ترتیب بین متغیرهای جنسیت ، وزن تولد، طول مدت درمان و انتخاب تجهیزات با بروز و شدت آسیب بینی در نوزادان ارتباط معنی دار آماری وجود داشت.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج، وزن موقع تولد نوزاد، جنسیت، مدت زمان درمان، انتخاب تجهیزات درمانی ،شاخصهای عملکردی پرستاران و مراقبتهای پرستاری حین درمان از فاکتورهای موثر در بروز آسیب است. بطوریکه هرچه کیفیت مراقبت بالاتر باشد و تجهیزات اصولی تر انتخاب شود و شاخص عملکردی پرستاران بالاتر باشد بروز و شدت آسیب کمتر خواهد بود. پس بهتر است در راهنمای مراقبت پرستاری مورد توجه بیشتر پرستاران و مدیران و برنامه ریزان پرستاری قرارگیرد.
مریم معروفی، فاطمه السادات موسوی اصل، زینب همتی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: فرسودگی شغلی از جمله مشکلاتی است که در میان کارکنان سیستم بهداشتی- درمانی خصوصاً پرستاران کودکان و نوزادان به میزان بالایی مشاهده میشود و علاوه بر تأثیرات سوئی که بر مراقبت از بیمار، سلامت جسمی - روانی پرستار و هزینههای پرسنلی و درمانی دارد، بر ابعاد مختلف کیفیت زندگی شخصی و شغلی پرستار تاثیر گذار است. هدف این مطالعه تعیین ارتباط فرسودگی شغلی با کیفیت زندگی کاری پرستاران بخش های اطفال و مراقبت ویژه نوزادان بود.
روش: در این پژوهش توصیفی- همبستگی، ۷۶ پرستار شاغل در بخش های اطفال و مراقبت ویژه نوزادان بیمارستان های آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال ۱۳۹۳ به روش در دسترس وارد مطالعه شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد فرسودگی شغلی مسلاچ و کیفیت زندگی کاری بود، که توسط نمونه ها تکمیل گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار spss۲۰ و آزمون های آماریt مستقل و همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد میانگین نمره فرسودگی شغلی در حیطه فراوانی و شدت بعد "عملکرد شخصی"به ترتیب۲۰/۳± ۷۴/۲و ۶/۲۰±۷/۵۹، و در حیطه فراوانی و شدت بعد "درگیری" ۲۲/۱± ۴۷/۴و ۲۰/۵± ۴۴/۸ بدست آمد،که بالاترین میانگین نمره فرسودگی شغلی ابتدا در حیطه عملکرد شخصی و سپس حیطه درگیری بوده است(p<۰/۰۵).
نتیجه گیری: با توجه به بالا بودن میانگین نمره فرسودگی شغلی در حیطه عملکرد شخصی، و در نهایت تآثیر مستقیم آن بر کیفیت زندگی کاری پرستاران بخش های کودکان و نوزادان، لذا مدیران و مسئولان پرستاری با ایجاد محیط کاری مناسب و حمایت های شغلی از عوارض بعدی که می تواند کاهش بهره وری و مراقبت با کیفیت پایین باشد پیشگیری نمایند.
فاطمه علایی کرهرودی، فرحناز محمدی شاهبلاغی، محمد علی حسینی، مریم رسولی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: ارتباط مناسب نوجوانان با دیگران و بالعکس موجب بالا رفتن توانمندی آنان می گردد. هدف از انجام این مطالعه تحلیل تجارب نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک از ارتباط متقابل با دیگران می باشد.
روش ها: در این مطالعه کیفی، ارتباط نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک، با استفاده از روش تحلیل محتوای قراردادی مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش ۱۶ نفر از نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک در بازه سنی ۱۸-۱۳ ساله که حداقل یکسال از تشخیص بیماری آن ها گذشته بود مشارکت داشتند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته و یادداشت در عرصه جمع آوری شد. پس از هر مصاحبه داده ها پیاده شد و با روش پیشنهادی گرانهایم ولاندمن تجزیه و تحلیلشدند. یافته های هر مصاحبه راهنمایی برای مصاحبه بعدی بود.
یافته ها
مشارکت کنندگان در این مطالعه۳۷/۵درصد دختر و ۶۲/۵ درصد پسر با میانگین سنی۲/۷±۱۶ سال بودند. یافته های این پژوهش در بخش اصلی شامل ۶ طبقه (ارتباط با خانواده، ارتباط با دیگران، عدم وابستگی به دیگران، عادی شدن رفتار با دیگران، احساس قدرت در مقایسه با دیگران و حفظ ظاهر) و ۲۰ زیر طبقه بوده است.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که نوجوانان ایرانی در ارتباط با دیگران تمایل زیادی به مشارکت در امر مراقبت از خود و درمان دارند. واکنش ها و رفتارمنطقی اطرافیان و همچنین حمایت دیگران همراه حفظ استقلال، منجر به ارتباط مطلوب نوجوانان می گردد.
منیژه قربانپور دیز، سیما محمد خان کرمانشاهی، مجتبی صداقت،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: دارو دادن از وظایف مهم و متداول پرستاری و از پرخطرترین آنها محسوب می شود. لذا شناسایی میزان و موانع خودگزارشی خطا به منظورحفظ ایمنی بیمار و ارتقای کیفیت ارائه مراقبت پرستاری ضروری بنظر می رسد. هدف از این مطالعه "بررسی میزان خودگزارشی خطاهای دارویی توسط پرستاران در بخش های کودکان و موانع موجود از دیدگاه آنان" بود.
روش: در مطالعه توصیفی- تحلیلی ازنوع مقطعی حاضر، کلیه ۱۴۸ پرستار بخش های اطفال بیمارستان های بهرامی و مرکز طبی کودکان بصورت سرشماری در سال ۱۳۹۴ مورد بررسی قرارگرفتند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه پژوهشگرساخته بودکه شامل سه بخش اطلاعات دموگرافیک، میزان بروز خطاهای دارویی پرستاران و موانع مربوط به عدم گزارش خطاهای دارویی بود. برای تعیین پایایی پرسشنامه از روش همسانی درونی(محاسبه ی آلفای کرونباخ) در قسمت پرسشنامه ی موانع عدم گزارش دهی خطاهای دارویی توسط پرستاران ۸۸/ ۰ و بروز خطاهایی دارویی( تزریقی و غیر تزریقی) ۰/۸۹ برآورد شد.
یافته ها: ۱۱۲ نفراز پرستاران (۷۶%) در طی یکسال گذشته دچار اشتباهات دارویی شدندکه تنها ۲۸% ازآنها خطای خود را گزارش کرده بودند. شایع ترین موارد اشتباه شامل استفاده از نام های اختصاری و وجود تشابهات اسمی داروها بود. شایع ترین موانع عدم گزارش دهی پرستاران شامل ترس از تأثیر خطا در آسیب جدی به بیمار، دادن دیه و نگرانی از سوء سابقه پس از گزارش دهی بوده است . مدل رگرسیون لجستیک نشان داد بین خطاهای دارویی با جنس((P=,۱۹ )، سن ((P=,۰۶۵. سابقه کار((P=۱,۲۱، وضعیت استخدام (P=۰,۸۱)، تحصیلات (P=۰,۵۹) ارتباط معنادار وجود ندارد و بین شیفت کاری و بروز خطا ارتباط معنادار وجود دارد (P =۰,۰۰۴)
نتیجه گیری: با توجه به تعداد کم گزارش خطا لازم است زمینه های لازم برای افزایش گزارش دهی صورت گیرد. ایجاد یک رابطه ی مثبت بین مدیران با پرستاران و مهیا نمودن جوی مناسب در زمان گزارش دهی پیشنهاد می شود.
محمد خوران، فاطمه الحانی، ابراهیم حاجی زاده،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: می توان گفت در بالین ضروری ترین مساله و مهمترین اصل برای پرستاران توان انجام مهارت ها بویژه بررسی وضعیت سلامت است که باعث اقدام سریع و تصمیم گیری دقیق و حل مشکلات پیش آمده، می شود. بنابراین توانمند شدن پرستاران در بررسی وضعیت سلامت ضروری به نظر میرسد. هدف از این پژوهش بررسی میزان مهارت پرستاران در معاینه فیزیکی کودکان به روش خود ارزیابی بود.
روش : این پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی در۴ بیمارستان منتخب استان مازندران (۱۳۹۴) بر روی ۱۰۷ پرستار به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف اجرا گردید. ابزارگردآوری داده ها شامل پرسشنامه مشخصات جمعیت شناختی (۱۲سوال) و پرسشنامه خود ارزیابی پرستاران در مهارت های معاینه فیزیکی کودکان (۳۰ سؤال ) بود. ضریب نسبی روایی محتوا (۰,۷۸ CVR=) و شاخص روایی محتوا (۰,۸۳=(CVI و ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه ۰/۹ تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS نسخه۲۲ و آزمون های آماری تی مستقل انجام شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد از۳۰ مهارت اصلی معاینه فیزیکی انتخاب شده دو مورد (ارزیابی تقلای تنفسی و بررسی حداکثر درجه حرارت) به طور مکرر یا منظم در هر شیفت کاری توسط بیش از نیمی از مشارکت کنندگان اجرا می شدند. بیش از ۲۰ درصد پرستاران هفت مهارت را بخشی از وظیفه خود نمی دانستند، اما می دانستند که چگونه این تکنیک را انجام دهند و بیش از ۴۰ درصد شرکت کنندگان نمی دانستند که چگونه دو مهارت (سمع صدای ریه و سمع صدای قلب) را انجام دهند. بین سن پرستاران با فراوانی استفاده از مهارت های بررسی وضعیت سلامت کودکان( P=۰/۷۸۰ )، همچنین وضعیت استخدام با فراوانی استفاده از این مهارت ها ارتباط معنی داری(P=۰/۷۶۲) وجود نداشت.
نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد برخی از مهارت ها به عنوان بخشی از کار معمول پرستاری به حساب نیامده و بسیاری از این مهارت ها به ندرت انجام می شوند. عدم انجام بسیاری از این مهارت ها یک پارادوکس آموزشی را نشان می دهد، از یک طرف دغدغه های زیادی برای آموزش تعداد زیادی از مهارت ها وجود دارد و از سوی دیگر پرستاران یک مجموعه نسبتا کوچکی از مهارت ها را اجرا می کنند. لذا بررسی نیاز واقعی پرستاران برای عملی شدن انجام این مهارت ها لازم به نظر می رسد.
الهه رئیسی وستگانی، محمد علی حسینی، مسعود فلاحی خشکناب، عنایت اله بخشی،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده
مقدمه: افسردگی بعنوان یکی از عوارض جدی سرطان تأثیرات متعدد و سویی در زمینههای مختلف زندگی فردی و اجتماعی، سلامت روانی و جسمانی، درمان و پیشرفت بیماری فرد برجای میگذارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر مداخله پرستاری مبتنی بر بکارگیری شوخی بر افسردگی نوجوانان مبتلا به لوسمی انجام شده است.
روش: پژوهش حاضر یک مطالعه مداخله کارآزمایی بالینی است که در آن ۶۲ کودک و نوجوان ۱۲ تا ۱۸ ساله مبتلا به لوسمی که معیارهای ورود به مطالعه را دارا بودند به روش هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه مداخله و شاهد تخصیص داده شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های جمعیت شناختی و افسردگی کودکان و نوجوانان (CADS) استفاده گردید. در گروه مداخله از مداخله پرستاری مبتنی بر بکارگیری شوخی بصورت ۳ جلسه ۳۰ دقیقه ای در هفته، به مدت ۸ هفته استفاده گردید و در گروه شاهد تنها مداخلات روتین بیمارستان انجام شد. قبل و بعد از اتمام مداخله هر دو گروه پرسشنامه های مربوطه را پر کردند.
یافته ها: مابین متغیرهای جمعیت شناختی در دو گروه اختلاف آماری معنی داری پیدا نشد (۰۵/۰<P). میانگین نمره افسردگی پیش آزمون در گروه شاهد (۱۶/۰±۱۰/۳۴) و در گروه مداخله (۸۹/۶±۱۶/۳۶) بود که اختلاف آماری معنی داری در نمرات پیش آزمون در دو گروه پیدا نشد (۰۵/۰<P). پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، اثر معنی دار عامل بین آزمودنی های گروه در نمرات پس آزمون افسردگی به دست آمد (۰۰۱/۰>p). میانگین نمره افسردگی در گروه مداخله در پیش آزمون ۱۶/۳۶ بود که بعد از مداخله در پس آزمون به ۱۹/۱۸ رسید. آزمون آماری تی زوجی اختلاف معنادار آماری مابین تفاضل نمرات قبل و بعد نشان داد (۰۰۱/۰>p).
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که بکار بردن مداخلات پرستاری مبتنی بر شوخی می تواند تا حد زیادی از افسردگی کودکان و نوجوانان مبتلا به لوسمی بکاهد و بعنوان یک روش مراقبتی مؤثر در مراقبت از این بیماران توصیه می گردد.
کلید واژه ها: شوخی، پرستاری، افسردگی، لوسمی، نوجوانان
منصوره توانگر، منصوره بهرامی پور اصفهان، جعفر نصیری،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه :اختلالات طیف اتیسم مجموعهای از اختلال های مرتبط هستند که بر رشد اجتماعی وتوانایی برقراری ارتباط کودک تاثیر میگذارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی آموزش "برنامه توجه اجتماعی وارتباط "بر مهارت پرستاران بیمارستان تخصصی کودکان امام حسین (ع)اصفهان در تشخیص زود هنگام نوپایان در معرض خطر اختلالات طیف اتیسم اجرا شد.
روش:طرح پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامیپرستاران شاغل در بیمارستان امام حسین (ع) بوده که به روش نمونه گیری در دسترس۴۰ نفر انتخاب وسپس در دو گروه ۲۰ نفره آزمایش وکنترل به صورت تصادفی قرار گرفتند. مهارت پرستاران با استفاده از چک لیست "توجه اجتماعی وارتباط "باربارو، ۲۰۱۱ ارزیابی سپس دوره آموزشی ۳جلسهای برای گروه آزمایش ارائه ودر مرحله بعد از آن پس آزمون برروی گروه آزمایش وکنترل اجراشد.
یافته ها:یافته های حاصل از آزمون تحلیل کواریانس نشان داد بین پیش آزمون وپس آزمون مهارت پرستاران در تشخیص علایم توجه اجتماعی نوباوگان ونوپایان در معرض خطر به اختلالات طیف اتیسم در گروه آزمایش وکنترل تفاوت معنادار وجود دارد p=۰/۰۰۱)). همچنین بین پیش آزمون وپس آزمون مهارت پرستاران در تشخیص زود هنگام "علایم ارتباط " نوباوگان ونوپایان در معرض خطراختلالات طیف اتیسم در گروه آزمایش وکنترل تفاوت معنادار وجود دارد p=۰/۰۰۱)).
نتیجه گیری : نتایج نشان داد که اگر پرستاران از کلاسهای آموزشی برنامه "توجه اجتماعی وارتباط "استفاده نمایند میتوانند نوباوگان ونوپایان در معرض خطر اختلالات طیف اتیسم را در ۸ماهگی شناسایی وبرای ادامه درمان به متخصصین ارجاع دهند
زهرا پایاب، سیده زهرا نژاد حسینی، اکرم ثناگو، لیلا جویباری،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: مراقبت از بیمار در حال احتضار برای هر فردی تنش زا است. هنگامی که بیمار کودک باشد و علت فوت او بیماری سرطان باشد این تنش افزایش می یابد. مراقبت ازکودک در حال احتضار امری بسیار دشوار است. بازاندیشی بر رویدادها به پرستاران کمک خواهد کرد تا راهکاریی مفید برای انطباق با بیماری را شناسایی نمایند و بهتر بتواند به بیمار خود خدمت ارائه دهند. هدف از این مطالعه تبیین تجربیات پرستار بخش انکولوژی کودکان از مراقبت در لحظات بحرانی و پایانی زندگی کودکان مبتلا به سرطان در شرف مرگ است.
روش: این مطالعه یک گزارش مورد با رویکرد کیفی است که برای گردآوری داده از روایت های بالینی پرستار با تجربه در بخش انکولوژی اطفال استفاده شد. ۳۰ روایت بالینی مکتوب بر اساس روش تحلیل محتوای کیفی مرسوم، کدگذاری، طبقه بندی و مضامین استخراج شدند. تحلیل داده ها با تاکید بر آنالیز متن در خصوص "انگیزه مراقبت از کودک در شرف مرگ، چالش های مراقبت از کودک در شرف مرگ، تاثیرگذاری از مرگ کودکان، عوامل موثر بر ابقا در بخش انکولوژی علی رغم مواجه مکرر با مرگ کودکان" بوده است.
یافته ها: از تحلیل داده ها چهار مضمون اصلی "برآورده ساختن آرزوی کودکان"، "تجربیات باور نکردنی در لحظات پایانی زندگی"، "تسلیم در مقابل خواسته خدا" ، "تصمیم گیری مبتنی بر باورها" استخراج شد. داده ها حاکی از آن است که برای ایجاد آرامش به هنگام مرگ، به والدین توصیه می شد که آخرین ساعات عمر را با کودک خود در خارج از بیمارستان سپری کنند. تعلق عاطفی پرستار به کودکان بیمار و شاهد مرگ آنان بودن، تجربه بسیار دردناکی توصیف شد که با شرکت در مراسم ختم کودکان، از فشار روانی کاسته می شد و سبب التیام روحی خانواده می گردید.
نتیجه گیری: اگرچه ارائه مراقبت برای کودک مبتلا به سرطان از نظر عاطفی برای پرستار رنج آور و تنش زا است، در صورت فراهم آوردن شرایط مرگ توام با آرامش، با رضایت خاطر و وجدان آرام برای پرستار و خانواده خواهد بود.
زهرا فروزنده، عزت سادات میرخانی، محسن ایمانی، مریم اسماعیلی نسب،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: اهمیت والای تربیت کودک از منظر اسلام و دیگر مکاتب، و توجه و تأکید بر آن، در همه حوزه های علوم انسانی، به چشم می خورد؛ اما از آنجا که پرستاران، بیش از سایر متخصصان با کودکان ارتباط نزدیک و مستقیم دارند، بیشترین نیاز به دریافت اطلاعات در خصوص اهمیت نقش مادری از منظر مکاتب مختلف را دارند. با توجه به این که، مهمترین سالهای تکوین و شکل گیری شخصیت کودک، در محیط انس با مادر می گذرد، ضرورت شناخت جایگاه نقش تربیتی مادر، جهت ایفای نقش همانند آن در بخش پرستاری، به منظور افزایش میزان تأثیر گذاری و پذیرش کودکان نیازمند دریافت خدمات پرستاری امری ضروری می باشد.
روش:این تحقیق، در زمره پژوهش های بنیادی و کیفی، از نوع تحلیل محتوا، می باشد. که به روش مطالعه اسنادی- کتابخانه ای و با بهره گیری از منابع علمی معتبر(کتب و نتایج تحقیقات علمی) با هدف، بررسی مقایسه ای نقش تربیتی مادر از منظر دو تن از متفکران (مسلمان، و غیر مسلمان) طی مراحل رشد انجام شده است.
یافته ها: اجماع آراء دو اندیشمند منتخب، مؤید اهمیت نقش تربیتی مادر در مراحل مختلف رشد (در همه ابعاد فردی- اجتماعی) ، ضرورت مرحله ای بودن تربیت، ترتب و توالی آن، می باشد..
نتیجه گیری:هر دوی این اندیشمندان، بر تأثیرات تکاملی متقابل مادر - کودک تأکید دارند. لذا پیشنهاد می شود، آموزش های مناسب برای مادران و پرستاران، در خصوص نحوه ایفای شایسته نقش تربیتی مادر و پرستار (در مقام جایگزین)، به منظور درک اهمیت و ضرورت ایفای نقش مناسب و مؤثر در این جایگاه فراهم شود.
نجمه حسان پور، زهرا عبدیزدان، نرگس صادقی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: تأثیر عوامل روانی- اجتماعی محیط کار بر روی جنبه های فردی و سازمانی کارکنان به خوبی شناخته شده است و عدم توجه به این عوامل میتواند باعث بروز بیماریهای جسمی، روانی و نگرش منفی به فعالیتهای حرفهای و کاهش بهره وری در پرستاران شود. هدف از این پژوهش بررسی عوامل روانی- اجتماعی محیط کار و مقایسه آنها در دو گروه پرستاران بخشهای کودکان و بخشهای بزرگسالان در بیمارستانهای منتخب شهر اصفهان در سال ۱۳۹۵ بود.
روش: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- مقایسهای و جامعه آماری ۲۱۰ نفر از پرستاران بخشهای کودکان و بخشهای بزرگسالان بیمارستانهای منتخب شهر اصفهان بودند. در این مطالعه نمونه گیری به روش تصادفی چندمرحله ای انجام شد. ابزار مورد استفاده پرسشنامه اطلاعات فردی و نسخه کوتاه پرسشنامه روانی- اجتماعی کپنهاگ بود.
یافتهها: یافته ها نشان داد میانگین نمره رضایت شغلی در پرستاران بخشهای بزرگسالان به طور معناداری بیشتر از پرستاران بخشهای کودکان بود (۰۵/۰ >P) اما میانگین نمره تعارض کار- خانواده در پرستاران بخشهای کودکان به طور معناداری بیشتر بود (۰/۰۵ >P). بین میانگین نمره کل عوامل روانی- اجتماعی محیط کار و بعضی از مقیاسهای آن در پرستاران بخشهای بزرگسالان و پرستاران بخشهای کودکان تفاوت معناداری وجود داشت (۰/۰۵ P<). بین سن، سابقه کار، جنسیت، تأهل و وضعیت استخدام با عوامل روانی- اجتماعی محیط کار تفاوت معناداری وجود نداشت (۰/۰۵< P).
نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که سلامت روانی- اجتماعی پرستاران بخشهای کودکان در مقایسه با پرستاران بخشهای بزرگسالان در سطح پایین تری قرار دارد. استقبال از ایده های کاری جدید، استفاده از کار تیمی، مشارکت دادن پرستاران در امور بیمارستان، فراهم بودن فرصتهای آموزشی، وجود حمایتهای مدیریتی و غیره بر میزان فراوانی و شدت ابعاد فرسودگی و نارضایتی شغلی پرستاران و به خصوص پرستاران کودکان تأثیرگذار هستند.
سحر راهیمی گلسفید، سارا جانمحمدی، سیده نعیمه سیدفاطمی، حمید حقانی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: دیسترس اخلاقی از جمله منابع بزرگ استرس برای پرستارانی است که مراقبت های انتهای زندگی از نوزادان را انجام می دهند. هدف این پژوهش، تأثیر آموزش مراقبت های انتهای زندگی بر دیسترس اخلاقی پرستاران بخش های مراقبت ویژه نوزادان می باشد.
روش: دریک مطالعه کارآزمایی بالینی با شرکت ۶۶ پرستار(۳۳ نفر گروه شاهد و۳۳ نفر گروه مداخله) بخش های مراقبت ویژه نوزادان در دو بیمارستان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران که در سال ۱۳۹۶ انجام گرفته است، ابتدا گروه شاهد در هر دو مرکز، وارد مطالعه شدند وپرسشنامه دیسترس اخلاقی (MDS-R) Hamric را در سه مرحله پیش آزمون، دوهفته پس از پیش آزمون و یک ماه پس از پیش آزمون، تکمیل نمودند. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، گروه مداخله وارد مطالعه شدند و پس از تکمیل پرسشنامه پیش آزمون، در کارگاه آموزشی مراقبت های انتهای زندگی که در دوجلسه سه ساعته در دو هفته متوالی برگزار شد، شرکت نمودند. دیسترس اخلاقی آنها، در مراحل پیش آزمون، بلافاصله پس از مداخله و دوهفته پس از مداخله(یک ماه پس از پیش آزمون) با گروه شاهد مقایسه گردید.
یافته ها: واحد های پژوهش در دوگروه مداخله وشاهد از نظر تمامی متغیر های جمعیتی شناختی، همگن بودند. قبل از آموزش دو گروه از نظر دیسترس اخلاقی، تفاوت معنی دار نداشتند(P=۰,۲۲۶). پس از اجرای برنامه آموزشی، دیسترس اخلاقی گروه مداخله نسبت به گروه شاهد، دوهفته پس از مداخله کاهش یافت(P=۰,۰۱۳). آزمون کوواریانس برای حذف اثر نمره پیش آزمون انجام شد.
نتیجه گیری : نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده تأثیر برنامه آموزش مراقبت های انتهای زندگی در کاهش دیسترس اخلاقی پرستاران NICU می باشد. استفاده از این برنامه آموزشی به مدیران و برنامه ریزان طرح های آموزشی توصیه می شود.
مسعود بهرامی، اعظم علوی، علی ضرغام-بروجنی،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: همزمان با مشخص شدن اصول مراقبت کودکان، نیاز به پرستاران خودکارآمد بیشتر احساس می شود. در میان فاکتورهای موثر بر عملکرد پرستاری، انتظار می رود خودکارآمدی پرستاران بیشترین تاثیر را داشته باشد. با این وجود مفهوم درک خودکارآمدی مراقبتی از دیدگاه پرستاران کودکان مورد توجه نبود و تحقیقی در این زمینه در ایران انجام نشده است. مطالعه حاضر با هدف تبیین درک خودکارآمدی مراقبتی پرستاران کودکان انجام گردید.
روش: این مطالعه با رویکرد کیفی و با روش تحلیل محتوا مرسوم در ایران انجام یافت. ۲۷ پرستار و مربی بخش کودکان بر اساس نمونه گیری مبتنی بر هدف در این پژوهش شرکت کردند. روش جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. تجزیه و تحلیل داده ها ی پژوهش با روش تحلیل محتوای مرسوم صورت گرفت.
یافته ها: بر اساس تجزیه و تحلیل مصاحبه ها مفهوم خودکارامدی مراقبتی در ۴ تم اصلی، ۱) مدیریت فرآیند مراقبت، ۲)توانایی ارتباطی، ۳) آلترویسم و ۴)زبردستی تبیین گردید.
نتیجه گیری: یافتههای مطالعه حاکی از آن است که درک خودکارامدی مراقبتی یک مفهوم چند بعدی است. پرستاران کودکان، درک خودکارآمدی مراقبتی خود را در گرو داشتن اعتقاد به توانمندی خود در ابعاد مدیریت فرآیند مراقبت، توانایی ارتباطی، آلترویسم و زبردستی میدانند. این نتایج می تواند، توسط مدیران و مربیان پرستاری، بخصوص در حیطه مراقبت کودکان استفاده و به رشد درک خودکارآمدی پرستاران بخصوص در حیطه مراقبت از کودکان کمک کند. کلید واژه ها: خودکارآمدی، مراقبت، پرستاران کودکان، مطالعه کیفی.