مقدمه: مشکلات سلوک زمینه ساز بزهکاری در نوجوانان است که میتواند تحت تاثیر والدگری و سطح رشد قضاوت اخلاقی آنها باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش والدگری مستبدانه بر مشکلات سلوک با میانجیگری رشد قضاوت اخلاقی در نوجوانان پسر مقیم کانون اصلاح و تربیت انجام شد.
روش: پژوهش حاضر تحلیلی-مقطعی از نوع تحلیل مسیر است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل تمامی نوجوانان پسر کانونهای اصلاح و تربیت استانهای کرمان، یزد و هرمزگان و یکی از والدین آنها با دامنه سنی ۱۶ تا ۱۲ سال بودند، که تقریبا ۲۲۰ نوجوان را شامل میشود که همه به روش تمام شماری در مطالعه مشارکت داشتند؛ اما ۱۸۰ پرسشنامه تکمیل و وارد تحلیل شد. جمعآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی، پرسشنامه تواناییها و مشکلات (Strengths and Difficulties Questionnaire; SDQ)، پرسشنامه سبکهای فرزندپروری بامریند (Baumrind Parenting Styles Questionnaire; BPSQ) و پرسشنامه رشد اخلاقی (Moral Development Questionnaire; MDQ) انجام شد.
نتایج: اثرات مستقیم والدگری مستبدانه بر رشد قضاوت اخلاقی (۰۰۱/=p، ۰/۴۲۶-=β)، والدگری مستبدانه بر مشکلات سلوک (۰۰۱/=p، ۰/۳۲۲=β)، رشد قضاوت اخلاقی بر مشکلات سلوک (۰۰۱/=p، ۰/۴۳۲-=β) معنادار است. همچنین اثر غیرمستقیم والدگری مستبدانه با میانجیگری رشد قضاوت اخلاقی بر مشکلات سلوک (۰۰۱/=p، ۰/۲۷۰=β) نیز معنادار است و نقش میانجی جزئی دارد.
نتیجه گیری: والدگری مستبدانه یک عامل منفی بر رشد اخلاقی نوجوانان است که میتواند بر میزان مشکلات سلوک تاثیر بگذارد. پیشنهاد میشود که جهت بهبود مشکلات سلوک نوجوانان بزهکار، آموزشهای فرزندپروری به والدین نوجوانان آنها ارائه شود و برنامههای درمانی جهت بهبود رشد قضاوت اخلاقی برای نوجوانان بزهکار در مراکز بازتوانی ارائه شود.