مقدمه : اختلال نقص توجه و بیش فعالی و ناتوانی یادگیری از اختلال های رایج در دوران کودکی است که آسیب های بسیاری به فرآیند تحصیلی، ارتباطی و اجتماعی این کودکان وارد می سازد. لذا هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان تفاوت نیمرخ هوشی کودکان دارای اختلال نقص توجه و بیش فعالی و کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری با نیمرخ هوشی کودکان عادی است.
روش: در یک مطالعه علی مقایسه ای، ۹۰ کودک به شیوه تصادفی انتخاب گردیدند(۳۰ کودک دارای اختلال نقص توجه و بیش فعالی، ۳۰ کودک دارای ناتوانی یادگیری و ۳۰ کودک عادی). ابزارهای مورد استفاده آزمون های هوش کودکان وکسلر، ریاضی کی مت، آگاهی واج شناختی، اختلال نگارش و پرسشنامه کانرز بود.
یافته ها: نتایج آزمون واریانس چند متغیری نشان داد که تفاوتهای معناداری بین گروهها در متغیرهای پژوهش وجود دارد ((P<۰/۰۰۱)، F
۸&۱۶۶=۹/۶۶، ۰/۹۳= اثر هتلینگ). نتایج آزمونهای تک متغیری و تعقیبی نیز حاکی از آن بود که در متغیر درک مطلب کلامی فقط بین گروه کودکان دارای ناتوانی یادگیری و کودکان عادی تفاوت معنادار وجود دارد(۰/۰۵>p). در متغیر استدلال ادراکی بین هیچکدام از گروه های سه گانه(گروه اختلال نقص توجه و بیش فعالی، گروه دارای ناتوانی یادگیری و گروه عادی) تفاوت معناداری مشاهده نگردید(
P>۰/۰۵). در متغیر سرعت پردازش بین هر سه گروه(گروه اختلال نقص توجه و بیش فعالی، گروه دارای ناتوانی یادگیری و گروه عادی) به صورت دو به دو تفاوت معنادار وجود دارد(P<۰/۰۵).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده به نظر لازم می رسد در آموزش این کودکان باید به تفاوت بین نیمرخ های هوشی آنها توجه داشت و باید از شیوه آموزشی یکسان برای آنها اجتناب نمود.